دخترم سلام دلبر خوشگلم مدتیه که بر خلاف همیشه که عاشق اب بازی و حمام بودی از حمام به شدت وحشت کردی از وقتی وارد حمام میشیم گریه میکنی و اصلا اجازه نمیدی سرتو بشورم البته برای ترست دلیل داری یه شب گیر دادی که بریم حمام و اب بازی بابایی هم با ذوق بردنت اما وقتی برات شامپو زد و چون بار اولش بود نمیدونست چطوری باید سرتو بشوره یهو اب گرفت رو سرت شما هم ترسیدی از اون به بعد چند بار پیش اومده که بردمت حمام و مجبور شدم وسط گریه هات به زور برات شامپو بزنم واسه همین خاطره تلخی داری و دیگه بشدت از حمام بدت میاد الهی بمیرم که چنان گریه ای میکنی که کبود میشی و لابه لای گریه هات میگی ترس اما از وقتی دیشب توی اتاقت داشتی با مرضیه ...